قدم اول هر کاری آشنایی با اصطلاحات و کلمات آن کار است. در بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing) ما با انبوهی از اصطلاحات مختلفی کار داریم که هر کدام کاربردهای بسیار زیادی دارند و ممکن در هر جایی معنای متفاوتی داشته باشند. اما ما در اینجا نزدیک ترین معانی آن ها را بصورت مفهومی مرور میکنیم تا شما با این اصطلاحات رایج آشنایی داشته باشید.
در نظر داشته باشید که خیلی از کلمات را اگر در گوگل ترنسلیت یا مترجمان زبان انگلیسی چک کنیم ممکن معنای متفاوتی با حوزه تخصصی دیجیتال مارکتینگ داشته باشد. بنابراین این واژه نامه رایگان تقدیم شما همراهان عزیز مجله زومفا که به تکنولوژی و اخبار کسب و کار علاقمند هستید.
———- شروع حروف A ————
A/B Test
معادل فارسی: ندارد
روشی برای مقایسه و تشخیص بهتر بین دو استراتژی مختلف در بازاریابی است. در این روش شما دو نسخه متفاوت از یک تبلیغ، پیام تبلیغاتی، صفحه سایت یا … را آماده میکنید و به دو دسته از مخاطبین خود آنها را ارسال میکنید تا در نهایت بتوانید دو روش A و B را با یکدیگر مقایسه کنید و به نتیجه های بهتری در بازاریابی برسید، در روش A/B Testing بهتر است که تفاوت دو نسخه فقط در یک المان مشخص باشد تا نتایج بدست آمده دقیق تر و قابل اطمینان تر شود.
Ad Extensions
معادل فارسی: نرخ تبدیل
اطلاعات اضافی که میتوان برای تبلیغات به گوگل ادوردز اضافه کرد تا تبلیغدهنده در نمایش تبلیغ از آنها استفاده کند. این اطلاعات شامل خلاصهای از کسب وکار (review)، آدرس، قیمت، دانلود اپلیکیشن، لینک سایت، شماره تماس برای لینک click to call و … است. وارد کردن این اطلاعات و استفاده از آن توسط گوگل ادوردز نرخ کلیک (CTR) را بالا میبرد.
Above The Fold
معادل فارسی: بالای خط تا
اولین بخش صفحه که کاربر بدون نیاز به اسکرول کردن میبیند را Above The Fold می گویند. فرقی ندارد در نسخه موبایل باشد یا دسکتاپ، به هر حال اولین بخش صفحه را ATF مینامند. از نظر بسیاری از متخصصین اولین بخشی که کاربر بعد از لود سایت میبیند بسیار حائذ اهمیت است و باید تلاش بسیاری در این قسمت شده باشد.
Adsense
معادل فارسی: ندارد
گوگل ادسنس، نام سرویس تبلیغات آنلاین شرکت گوگل برای تبلیغ دهندگان است. صاحبین وب سایت ها میتوانند با این سرویس تبلیغات، متنی، تصویری، ویدئویی را داخل وب سایت خود نمایش دهند و درازای آن کسب درآمد داشته باشند. البته لازم به ذکر است که در حال حاضر استفاده از این سرویس برای کاربران داخل ایران امکان پذیر نیست.
AD Network
معادل فارسی: شبکه تبلیغاتی آنلاین
به گروه یا شبکه تبلیغاتی گفته میشود که ارتباط بین تبلیغ دهندگان و نمایش دهندگان را برقرار میکند.
Ad Impression
معادل فارسی: بازدید
در تبلیغات اینترنتی، هر بار که کاربری یک تبلیغ را مشاهده میکند یک Ad Impression ثبت می شود. ایمپرشنز به هر بازدید از پست، تبلیغ و یا… اتلاق میگردد که حتی ممکن است به کلیک منجرب نشود.
AD Space
معادل فارسی: فضای تبلیغاتی
به فضاهای تبلیغاتی یک وب سایت AD Space گفته می شود.
Adwords
معادل فارسی: کلمات کلیدی پیشنهادی
گوگل ادوردز، نام سرویس گوگل برای تبلیغات کلمات کلیدی در نتایج جستجوگر گوگل میباشد. به زبان ساده تر شما بابت اینکه در نتایج گوگل بدرخشید به گوگل هزینه میپردازید و مادامی که این هزینه پرداخت شود شما در نتایج به عنوان گزینه پیشنهادی نمایش داده میشوید. در سال 2018 نام این سرویس گوگل از گوگل ادوردز به گوگل ادز تغییر پیدا کرد.
Advertiser
معادل فارسی: تبلیغ کننده
به شخص، موسسه یا شرکتی که در جهت آگاهی مردم از یک برند خاص یا افزایش محبوبیت آن، محصولات، خدمات یا رخدادهای آن برند را تبلیغ میکند Advertiser میگویند.
d Manager Account
معادل فارسی: ندارد
حساب کاربری تبلیغات در فیسبوک است که با استفاده از آن میتوان کمپینهای تبلیغاتی در شبکه تبلیغاتی فیسبوک راه اندازی کرد.
Affliate Marketing
معادل فارسی: همکاری در فروش (بازاریابی وابسته)
همکاری در فروش و یا Affliate Marketing که به بازاریابی اشتراکی و یا بازاریابی وابسته هم معروف است. در این روش سیستم های همکاری در فروش ایجاد میشود که افراد با فروش محصولات یا خدمات ما پورسانت یا درآمد کسب میکنند.
Affliate
معادل فارسی: ندارد
به زبان ساده همکار فروش شماست. Affliate شخص یا شرکتی است که محصولات یا خدمات شما یا دیگران را بفروش میرساند (که مالک آن محصول یا خدمات نیست) صرفاً یک همکاری در فروش رخ می دهد و آن پورسانت یا درصد فروش خود را دریافت میکند.
AGILE
معادل فارسی: چابک (مدیریت چابک)
روش مدیریت چابک اولین بار با هدف افزایش بازدهی تیم های برنامه نویسی شکل گرفت. که بعداً پا به کسب و کار و دنیای بیزینس گذاشت، در این روش یک پروژه بزرگ به چند بخش کوچک و در عین حال شفاف تجزیه میشود تا سرعت، انعطاف و اثربخشی پروژه افزایش یابد.
Alexa
معادل فارسی: الکسا
نام سرویسی از کمپانی آمازون است که محبوب ترین ابزار آن سرویس رتبه بندی وب سایت هاست. البته لازم به ذکر است که به رتبه الکسا یک وبسایت Alexa Rank نیز میگویند. سرویس الکسا بر اساس موارد مختلفی از جمله تعداد بازدید هر وب سایت آن را رتبه بندی میکند و هر چه این رتبه کمتر باشد نشان دهنده جایگاه بهتر وب سایت است. (مثل رتبه کنکور که هر چه کمتر باشد بهتر است.)
(این ابزار در حال حاضر غیرفعال شده و دیگر فعالیتی در این زمینه ندارد)
Agile Marketing
معادل فارسی: بازاریابی چابک
در بازاریابی چابک مثل مدیریت چابک، هدف ما افزایش سرعت و انعطاف فرآیندهای بازاریابی مجموعه است و به همین منظور فعالیت های تیم بازاریابی خود را به بخش های کوچکتری تقسیم می کنیم.
Algorithm
معادل فارسی: الگوریتم
مجموعهای از قوانین و فرآیندها که سیستمهای کامپیوتری برای انجام وظایف مختلف، در پیش میگیرند. در حوزه دیجیتال مارکتینگ، از واژه الگوریتم بیشتر برای اشاره به روش کار و قوانین موتورهای جستجوگر خصوصاً گوگل استفاده میشود. مثلاً گوگل برای نمایش بهترین وب سایت های در صدر نتایج جستجو از الگوریتم های مختلفی استفاده میکند و یا شبکه اجتماعی اینستاگرام برای نمایش بهتر پست ها به کاربران از الگوریتم های و مجموع قوانین خود بهره میبرد.
Alt Text
معادل فارسی: متن جایگزین
متن جایگزین یا Alt Text که مخفف کلمه Alternative Text میباشد به متنی گفته میشود که در سیستم مدیریت محتوا سایت و یا زبان HTML در توضیح یک تصویر نوشته میشود. نوشتن توضیح یک تصویر به موتورهای جستجوگر کمک میکند تا مفهوم تصویر آپلود شده را بهتر درک کنند، پس در سئو وب سایت هم تاثیرگذار است. مدتی پیش در اینستاگرام هم امکان Alt Text به تصاویر اضافه شده است.
Algorithm Update
معادل فارسی: بروزرسانی الگوریتم
الگوریتم ها ممکن است بروزرسانی و تغییراتی داشته باشند، در دنیای دیجیتال مارکتینگ اغلب اشاره به تغییرات و بروزرسانی الگوریتم های گوگل دارد. و یا اشاره به تغییرات جدید الگوریتم های اینستاگرام دارد. بنابراین الگوریتم ها امکان تغییرات و بروزرسانی دارند.
Analytics
معادل فارسی: آنالیتیکس
جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادههای بازاریابی را آنالیتیکس مینامند. اغلب کسبوکارها برای به دست آوردن دادههای مورد نیاز خود مانند ترافیک وبسایت، صفحات بازدید شده و … از ابزار Google Analytics استفاده میکنند. در مورد اپلیکیشنها، به دنبال کردن و ارتباط کاربر با وقایع درون اپلیکیشن آنالیتیکس میگویند.
API
معادل فارسی: رابط برنامه نویسی
کلمه API مخفف کلمه Application Programing Interface است. با استفاده از API ها میتوانید بین نرم افزارهای مختلف ارتباط ایجاد کنید. به بیان ساده تر هر برنامه و نرم افزاری که API داشته باشد اجازه استفاده از امکانات خود را به برنامه های دیگر هم میدهد.
Anchor Text
معادل فارسی: انکر تکست
انکر تکست به متنی میگویند که لینک شده به یک صفحه دیگر در سطح وب، به زبان ساده تر بخشی از متن است که اگر کاربر روی آن کلیک کنید به صفحه دیگری هدایت می شود.
APP
معادل فارسی: اپ (اپلیکیشن)
اصلاح اپ همان مخفف کلمه اپلیکیشن Application (برنامه) است که برای سیستم عامل های موبایل طراحی و تولید شده است.
Average position
معادل فارسی: میانگین جایگاه
به میانگین جایگاه وب سایت در نتایج جستجو گفته میشود و در مورد شاخصی در گوگل ادوردز که نشان میدهد تبلیغات سفارش دادهشده در چه جایگاهی از صفحه نتایج گوگل نمایش داده میشود. اگر این شاخص بین 1 تا 4 باشد تبلیغات در بالای صفحه نتایج (به ترتیب در لینکهای یک و دو …) نمایش داده میشود که بهترین نتیجه است. اعداد بیشتر از پنج نشاندهنده این است که تبلیغ در پایین صفحه نتایج گوگل نمایش داده خواهد شد.
ASO
معادل فارسی: ندارد
ASO مخفف کلمه App Store Optimization به فرآیند بهینهسازی اپلیکیشن برای بیشتر، راحتتر و سریعتر دیده شدن در جستوجوهای یک اپاستور میگویند. این فرآیند شامل رتبهبندی اپلیکیشنها از طریق جستوجوی کلیدواژه در مارکتهای اپلیکیشنها است.
Author
معادل فارسی: نویسنده
به معنای نویسنده است که در وب سایت به معنای نویسنده یک مقاله یا یک کتاب در نظر گرفته می شود.
Avatar
معادل فارسی: آواتار
به تصویر گرافیکی یا کارتونی که به عنوان عکس نمایه (پروفایل) یک کاربر در وب سایت یا رسانه های مختلف اینترنتی قرار داده می شود، آواتار میگویند.
Average time on site
معادل فارسی: میانگین حضور در سایت
یکی از معیارهای بسیار مهم در اندازهگیری عملکرد وبسایت، میانگین حضور و یا متوسط زمان حضور مخاطب در سایت است. پایین بودن این زمان نشاندهنده این است که سایت ما جذابیت خاصی برای مخاطب ندارد و یا محتوای ما خستهکننده شده است و میتواند دلیل وجود مشکل در بارگذاری وبسایت باشد.
Audience
معادل فارسی: مخاطبین (حضار)
به معنای مخاطب یا مخاطبین ماست، که در بیشتر اوقات به گروهی از مردم گفته می شود که مخاطب هدف ما و یا مخاطب تبلیغات و آگهی های ما هستند.
Automation
معادل فارسی: اتوماسیون
استفاده از برنامههای کامپیوتری بهمنظور انجام وظایف تکراری که انسانها مسئول انجام آن بودهاند. در بازاریابی فرآیندهای تکراری در ارتباط با کاربران مانند ارسال ایمیل تائید ثبتنام با کمک اتوماسیون سریعتر و مطمئنتر انجام میشوند.
Authority Site
معادل فارسی: اعتبار سایت (سایت مرجع)
سایتهای معتبر که در زمینه های مختلف و یا مشخص صاحب اعتبار هستند را مینامند. این اعتبار می تواند شامل اعتبار بین مخاطبین خود و یا اعتبار نزد موتورهای جستجوگر باشد، لازم به ذکر است که به عنوان سایت های مرجع نیز شناخته میشوند.
Autoresponder
معادل فارسی: پاسخگویی خودکار
پاسخ خودکار یا Autoresponder معمولاً در سیستم های ارسال پیامک و یا ایمیل استفاده میشود. برای مثال میتوانید در سیستم های پیامکی یا ایمیلی خود پاسخ های خودکاری را تدارک ببینید که در واکنش های مخاطب رفتار خودکار داشته باشد.
Authority
معادل فارسی: قدرت (اعتبار)
اشاره به اعتبار یک وب سایت یا رسانه دارد، این اعتبار یا Authority میتواند به دو موضوع اشاره داشته باشد، اعتبار رسانه بین مخاطب خود و یا اعتبار وب سایت نزد موتورهای جستجوگر مثل گوگل و…
———- حروف B ————
Backlink
معادل فارسی: بک لینک
به تمام لینک های که از وب سایت های دیگر دریافت میکنیم را بک لینک میگویند. در واقع بک لینک همان لینکی است که از سایت دیگری به ما داده میشود، توجه داشته باشید که لینک های که بین صفحات داخلی وب سایت خودتان ایجاد میکنید بک لینک به حساب نمیآیند.
Bid
معادل فارسی: پیشنهاد
میزان هزینه رقابتی است که تبلیغدهندگان مایل هستند به ازای هر اقدام (Action) مانند کلیک، بازدید و … برای هر کاربر به شبکه تبلیغاتی بپردازند. برخی از پلتفرمها قیمت خودکار پیشنهاد میکنند. علاوه بر این استراتژی، امکان وارد کردن bid بهصورت دستی (manually) نیز وجود دارد. اگر این کار بهصورت آنلاین انجام شود به آن اصطلاحاً RTB مخفف real-time biding گفته میشود.
B2B
معادل فارسی: بی تو بی
به کسب و کاری که مشتریان آن ها کسب و کارهای دیگر باشند یا به اصطلاح Business To Business یا B2B باشند میگویند. برای مثال اگر شما شرکت تولیدکننده محتوا باشید پس بنابراین مشتریان شما کسب و کارهای هستند که به تولید محتوا نیاز دارند. به زبان ساده تر به تجارت بین دو بیزینس میگویند.
B2C
معادل فارسی: بی تو سی
به کسب و کاری که مشتریان آن ها همان مصرف کنندگان نهایی محصول هستند Business To Consumer یا همان مخفف B2C میگویند. برای مثال یک فست فود مستقیماً پیتزا را بدست مشتری می رساند پس تجارت بین یک کسب و کار و مصرف کننده نهائی رخ داده است.
Back-End
معادل فارسی: پشت (بَک اِند)
در واقع به آن بخش از یک وب سایت، اپلیکیشن یا نرم افزار که قابل رویت برای کاربر نیست را Back End میگویند. در برنامه نویسی به بخشی از کدها می گویند که سمت سرور قرار گرفته است و قابل رویت برای کاربر معمولی نیست.
Bot
معادل فارسی: ربات (بات)
برنامه های اتوماتیکی که با اهداف مختلف به وب سایتها سر میزنند. برای مثال کراولر های گوگل
Blogging
معادل فارسی: بلاگر (وبلاگ نویسی)
به شخصی که در یک وبلاگ یا بلاگ مینویسد و یا محتوا تولید میکند را بلاگر مینامند و کار نوشتن در وبلاگ را بلاگینگ میدانند.
Bookmark
معادل فارسی: نشانک (بوکمارک)
بوکمارک مخصوص زمانی است که یک آدرس اینترنتی را در مروگر خود علامت گذاری میکنید تا دفعات بعدی خیلی سریع تر به آن آدرس اینترنتی دسترسی داشته باشید، صفحات مورد علاقه شما میتوانند روی مرورگر BookMark شوند.
Black Hat SEO
معادل فارسی: سئو کلاه سیاه
به روش هایی که یک سئوکار برای فریب و دورزدن موتورهای جستجوگر مثل گوگل، استفاده میکند تا در زمان کمتری به نتایج بهتر در موتورهای جستجوگر برسد، سئو بِلک هَت یا سئو کلاه سیاه میگویند. این روش ها توسط موتورهای جستجوگر شناسایی میشود و ممکن است برای وب سایت های متخلف جریمه های سنگینی همراه داشته باشد.
Bottom of the Funnel
معادل فارسی: پایین قیف
قسمت پایین قیف بازاریابی به مرحله پایانی سفر مشتری اشاره دارد. در این مرحله مشتریان در فرآیند خرید قرار دارند.
Brand Slogan
معادل فارسی: شعار برند
جمله یا عبارت ساده، جذاب و کوتاهی است که در آگهی های تبلیغاتی برند استفاده میشود.
Brand Image
معادل فارسی: تصویر برند
به مجموعه برداشت ها و تصوراتی که از یک برند چه براساس واقعیت و چه براساس برداشت های شخصی در ذهن مخاطب شکل میگیرد تصویر برند میگویند. تصویر برند در طول زمان به نتیجه میرسد با تبلیغات شکل میگیرد و بعد از تجربه محصول برند توسط مشتری به ثبات میرسد.
Buyer Persona
معادل فارسی: پرسونای مشتری
پرسونای مشتری یا خریدار به عملیات شخصیت شناسی (فرضی) میگویند که الگوهای رفتاری، اهداف و نیازها و ویژگی های شخصیتی مشتریان را مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد. طراحی پرسونای مشتری کمک میکند درک بهتری از مخاطب خود داشته باشیم و روش های بازاریابی بهتری برای دسترسی به آنها استفاده کنیم.
Buyer’s journey
معادل فارسی: سفر مشتری یا خریدار
از اولین برخورد مشتری با شما تا زمانی که خرید را انجام میدهد و حتی پس از آن را سفر مشتری یا خریدار مینامند، شناخت سفر مشتری به بازاریابی بهتر شما کمک میکند.
Breadcrumbs
معادل فارسی: خرده های نان (بردکرامبز)
بردکرامبز یا همان خردههای نان اصطالحی است که از داستان هانسل و گرتل گرفته شده است؛ خواهر و برادری که مادر و پدرشان به دلیل نداشتن غذای کافی آنها را در جنگل رها میکنند. هانسل و گرتل برای اینکه به خانه برگردند مسیر بازگشت را با خردههای نان نشانهگذاری میکردند. در سایت نیز Breadcrumbs عملکرد مشابهی دارد. کاربر از صفحه خانۀ یک سایت به صفحه ساعت و سپس ساعت هوشمند میرود. این مسیر نشانهگذاری میشود تا اگر خواست به راحتی به صفحات قبلی بازگردد.
Browser
معادل فارسی: مرورگر
مرورگر نرم افزاری است که برای مشاهدۀ صفحات وب به کار میرود. گوگل کروم، فایرفاکس، اینترنت اکسپلورر و سافاری مرورگرهایی هستند که اکثر ما آنها را میشناسیم. طرز کار مرورگرها ساده است: آنها کدهای یک وبسایت که شامل HTML و CSS و گاهی JavaScript هستند را دریافت میکنند و این کدها را به محتوای بصری برای کاربر تبدیل میکنند.
Broken Link
معادل فارسی: لینک خراب
به لینک های گفته میشود که زمانی به یک صفحه از اینترنت داده شده است اما به دلیل حذف شدن آن صفحه (لینک مقصد) اکنون به یک صفحه نامعلوم یا غیرفعال هدایت میشود که عملاً برای مخاطب ما بی فایده است. توصیه میشود برای گمراه نشدن کاربر و همینطور سئو بهتر این لینک ها تا جای ممکن پیدا و حذف شوند.
———- حروف C ————
CAC
معادل فارسی: هزینه جذب مشتری
به مبلغی که شرکت برای جذب هر مشتری هزینه میکند Cost Acquisition Cost یا مخفف CAC مینامند، به زبان ساده تر یعنی کل هزینه بازاریابی و تبلیغات که برای جذب مشتری صرف شده را تقسیم بر تعداد مشتریان بدست آمده میکنیم تا CAC یا هزینه جذب مشتری را بدست آوریم.
Campaign
معادل فارسی: کمپین (پویش)
مجموعهای از کارهای مرتبط و با هدف مشخص است. مثلاً کمپینهای تبلیغاتی با هدف معرفی محصول جدید و کمپینهای مسئولیت اجتماعی با هدف بهبود یک بحران اجتماعی اجرا میشوند. در دنیای مارکتینگ، کمپینها پیامهای تبلیغاتی هستند که یک موضوع را به اشتراک میگذارند و محصولات یا خدماتی را در بازار تبلیغ میکنند. در زمینه دیجیتال مارکتینگ، کمپینها از طریق پلتفرمهای تبلیغاتی، شبکههای تبلیغاتی (Ad network)، شبکههای اجتماعی، ایمیل یا سایر پلتفرمهای آنلاین اجرا میشوند.
CDN
معادل فارسی: شبکه توزیع محتوا
سی دی ان مخفف کلمه Content Delivery Network به معنای شبکه توزیع محتوا میباشد. شبکه توزیع محتوا یا CDN به سرورهای گفته میشود که در نقاط مختلف دنیا پخش شده اند و با توجه به موقعیت جغرافیایی کاربران، از طریق نزدیکترین سرور موجود به اطلاعات سرور دسترسی دارند. این شبکهها با کم کردن فاصله بین کاربر و سرور، در سرعت بخشیدن به تحویل محتوا تاثیر به سزایی دارند و در نتیجه تمام وب سایت های بزرگ بینالمللی مثل گوگل، یاهو، فیسبوک و… از آنها استفاده میکنند اما وب سایت های که فقط در یک کشور خاص فعال هستند نیازی به این فناوری ندارند.
Cache
معادل فارسی: کش (حافظه نهان)
کَش یا حافظه نهان فایل های اینترنتی هستند که به صورت موقت در کامپیوتر شما ذخیره میشوند تا سرعت بارگزاری صفحات سایت افزایش پیدا کند. برای مثال: معمولاً تصاویر در صفحات وب که یکبار باز میشوند برای مدتی در کامپیوتر شما کش میشوند و چنانچه صفحه مربوط را مجدد باز کنید نیاز به دانلود مجدد تصاویر نیست.
CAPTCHA
معادل فارسی: کپچا
کپچا ابزاری برای جلوگیری از اسپم (محتوای هرز) است. حتما در وب سایت ها مشاهده کردید کپچاها به شکل سوالاتی هستند که حل آنها برای ربات ها مشکل است و شما با پاسخ به آنها نشان میدهید که انسان هستید. رایج ترین کپچا درخواست برای نوشتن حروف درهمی نمایش داده شده در تصاویر است.
Canonical Tag
معادل فارسی: ندارد
کانِنیکال تگ یک کد مشخص است که به قسمت Head کدهای HTML اضافه میشود و گوگل با استفاده از آن متوجه میشود که محتوای درج شده در یک آدرس اینترنتی یا URL تکراری از محتوای یک صفحه دیگر است. به کمک این تگ شما میتوانید در صورت وجود محتوای یکسان (که در سئو تاثیر منفی دارد)، به گوگل اعلام کنید که کدام محتوا را باید بررسی کند. مثلاً میگویید که آدرس homepage همان home است.
Conversion
معادل فارسی: تبدیل
زمانی که افراد یا مخاطب، هدف مورد انتظار شما که میتواند آن هدف شامل: کلیک روی لینک، دانلود کتاب یا ویدئو، خرید از سایت، ثبت نام در سایت، عضویت در خبرنامه و… باشد را انجام میدهند اصطلاحاً Conversion یا همگرایی اتفاق افتاده است. به زبان ساده کاربر سایت ما هدف ما که مثلاً ثبت نام در سایت بوده را انجام میدهد و تبدیل یا Convert صورت گرفته است.
CMS
معادل فارسی: سیستم مدیریت محتوا
سی ام اس یا CMS مخفف کلمه Content Management System (سیستم مدیریت محتوا) نرمافزاری است که امکان سازماندهی محتوای یک سایت اینترنتی را در اختیار شما قرار میدهد. به زبان ساده تر CMS ها روی هاست یا سرور شما نصب میشوند و بدون نیاز به دانش برنامه نویسی و طراحی سایت به شما امکان ایجاد یک وب سایت حرفه ای را میدهند. مانند: وردپرس، جوملا، مجنتو و… که همگی از جمله CMS های محبوب هستند.
Case Sensitive
معادل فارسی: حساس به مورد
سیستمی که به کوچک یا بزرگ بودن حروف حساس باشد را اصطلاحاً Case Sensitive مینامند.
Cost Per Action
معادل فارسی: هزینه هر عمل
Cost Per Action یا همان CPA یک مدل قیمتگذاری است که تبلیغدهنده زمانی حاضر به پرداخت پول به شبکههای تبلیغاتی میشود که عمل مورد نظر او مثلا: کلیک، بازدید کامل ویدئو، پر کردن فرم، عضویت و… انجام شود. این اصطلاح همچنین به معنی مقدار پرداخت تبلیغدهنده به ازای اجرای هر عمل مذکور است.
Churn Rate
معادل فارسی: نرخ ریزش
به درصد کاربران و مشتریهایی که رابطه خود را با کسب و کار ما قطع میکنند، نرخ ریزش یا Churn Rate میگویند برای مثال: اگر در طول یک سال ما از 5000 نفر مشترک خبرنامۀ خودمان، 100 نفر را از دست بدهیم، نرخ ریزش ما 2 %است. نرخ ریزش بیشتر برای کسب و کارهایی معنا دارد که سرویسهای اشتراکی ارائه میدهند. برای مثال یک اپراتور تلفن همراه، یک مجلۀ ماهیانه یا …
Cost Per Click
معادل فارسی: هزینه برای هر کلیک
CPC یک مدل قیمتگذاری کمپینهای دیجیتال است که تبلیغدهنده به ازای هر کلیک به شبکه تبلیغاتی مبلغی را میپردازد.
Cost Per Install
معادل فارسی: هزینه برای هر نصب
روش CPI یا Cost Per Install در این نوع مدل قیمت گذاری هم برای زمانی است که آگهی دهنده به ازای هر نصب به شبکه تبلیغاتی هزینه میپردازد. استفاده از این مدل تبلیغاتی جهت افزایش تعداد کاربران یک اپلیکیشن مورد استفاده قرار میگیرد.
Cost Per Complete View
معادل فارسی: هزینه برای هر نمایش کامل
CPCV یکی از مدل های قیمت گذاری در کمپین های تبلیغاتی به حساب میآید که تبلیغ دهنده به ازاری هر تماشای کامل ویدئو مبلغی را به شبکه تبلیغات میپردازد، این نوع کمپین ها برای آگاه سازی مردم از برند یا معرفی محصول مناسب است همچنین میتوان در انتهای ویدئو دعوت به اقدام یا CTA قرار داد.
Cost Per Lead
معادل فارسی: هزینه برای هر لید
CPL مقداری است که تبلیغدهنده به ازای هر کلیک بر روی تبلیغ که منجر به lead شده است میپردازد. این مقدار از تقسیم مقدار کل هزینه صرف شده در کمپینها بر تعداد leadهای ایجاد شده به دست میآید.
Cost Per Mille
معادل فارسی: هزینه برای هر 1000
روش CPM : کلمه فرانسوی Mille به معنای ۱۰۰۰ است. CPM یک مدل قیمتگذاری است که تبلیغدهنده باید به ازای هر ۱۰۰۰ بار نمایش (impression) تبلیغ خود پول پرداخت کند. این نوع از کمپینها برای کسبوکارهایی مناسب است که هدفشان تنها آگاهی از برند (Brand Awareness) است؛ زیرا در موفقیت کمپین هیچ تضمینی برای اجرای عملی از سمت کاربر وجود ندارد.
Call To Action / CTA
معادل فارسی: دعوت به اقدام (فراخوان)
هر زمان هر جایی که در سایتها، اپلیکیشنها یا شبکه های اجتماعی، از شما دعوت میشود که اقدامی انجام دهید، با یک CTA روبرو هستید. دکمه خرید در سایت، دعوت از مخاطبان در اینستاگرام که روی لینک بایو کلیک کنند، همه یک دعوت به اقدام یا CTA هستند.
Conversion Rate / CR
معادل فارسی: نرخ تبدیل
به درصد کاربرانی که عمل مد نظر شما را انجام دادهاند یا به اصطلاح تبدیل شدهاند میگویند. برای مثال: اگر هدف مورد نظر شما فروش محصول باشد و تبلیغ محصول به ۱۰ نفر نمایش (impression) داده شود و ۶ نفر بر روی آن کلیک کنند و ۴ نفر محصول را خریداری کنند، نرخ همگرایی ۴ از ۱۰ نفر یعنی ۴۰ درصد خواهد بود.
Citation
معادل فارسی: استناد
هر زمان در صفحه ای از اینترنت، نام شما برده شود، (صرف نظر از وجود لینک)، یک Citation رخ داده است.
Conversion Rate / CR
معادل فارسی: نرخ تبدیل
به درصد کاربرانی که عمل مد نظر شما را انجام دادهاند یا به اصطلاح تبدیل شدهاند میگویند. برای مثال: اگر هدف مورد نظر شما فروش محصول باشد و تبلیغ محصول به ۱۰ نفر نمایش (impression) داده شود و ۶ نفر بر روی آن کلیک کنند و ۴ نفر محصول را خریداری کنند، نرخ همگرایی ۴ از ۱۰ نفر یعنی ۴۰ درصد خواهد بود.
Citation
معادل فارسی: استناد
هر زمان در صفحه ای از اینترنت، نام شما برده شود، (صرف نظر از وجود لینک)، یک Citation رخ داده است.
Cloaking
معادل فارسی: پنهان
کلوکینگ روش سئو کلاه سیاه برای فریب موتورهای جستجوگر است، زمانی رخ میدهد که آنچه به کاربر در صفحه نمایش داده میشود با آنچه به موتورهای جستجو نمایش داده میشود متفاوت باشد.
Code
معادل فارسی: کد
به زبان های برنامه نویسی کامپیوتری که برای ساخت وب سایت، اپلیکیشن، نرم افزار و… به کار میرود کد میگویند.
CLV
معادل فارسی: ارزش طول عمر مشتری
Value Lifetime Customer یا ارزش طول عمر مشتری شاخصی است که نشان میدهد یک مشتری از ابتدای آشنایی با یک برند تا زمانی که رابطه خود را قطع کرده، برای برند چقدر سود داشته است. برای مثال فرض کنیم شما در طول 1 سال آشنایی با یک رستوران، 2 میلیون تومان از آن خرید کردهاید. در این حالت، CLV شما برای این رستوران، با فرض گرفتن 50 %سود برای آن، معادل 1 میلیون تومان میشود.
Contact Form
معادل فارسی: فرم تماس
فرم های تماسی که کاربران در وب سایت میتوانند ارسال پیام، یا ثبت درخواست اقدام کنند.
Content
معادل فارسی: محتوا
Content به معنای محتوا است که در قالب های مختلف: متنی، تصویری، صوتی و ویدئویی به اشتراک گذاشته میشود.
CRM
معادل فارسی: مدیریت ارتباط با مشتری
سی آر اِم مخفف Customer Relationship Management به معنی سیستم مدیریت ارتباط با مشتری است، یعنی سیستمی که شرکت های برای مدیریت بهتر مشتریان استفاده میکنند. نرمافزارهای CRM ابزاری هستند که اطلاعات و سوابق مشتریان را ذخیره میکنند و موجب هماهنگی بیشتر بین تیم میشود.
CRO
معادل فارسی: بهینه سازی نرخ تبدیل
CRO مخفف Conversion Rate Optimization به هر فعالیتی که باعث افزایش نرخ تبدیل یک سایت یا اپلیکیشن شود میگویند.
Copywriting
معادل فارسی: کپی رایتینگ (تبلیغ نویسی)
به معنای نوشتن متن فروش یا متن تبلیغاتی یک محصول است، هدف شما از نگارش همچین متنی این است که مخاطب خود را مجاب به کاری کنید، مثلاً خرید محصول یا عضویت در سایت یا خبرنامه یا وارد کردن اطلاعات تماس برای هدف خاصی، همچنین کلماتی که در تابلوهای تبلیغاتی و بروشورها، وبسایتها، ایمیلها و… استفاده میشوند همگی کپی رایتینگ محسوب میشوند.
Cookie
معادل فارسی: کوکی (نوعی شیرینی)
کوکی (Cookie) یک فایل است که توسط وب سایت به مرورگر داده میشود، فایلی که روی کامپیوتر یا موبایل یا تبلت شما ذخیره میشود تا تجربه بهتری از استفاده وب سایت ها داشته باشید. برای مثال محصولی را به سبد خرید خود اضافه میکنید فردای آن روز که به آن سایت بازگردید کماکان آن محصول در سبد خرید شما باقی مانده است.
CTR
معادل فارسی: نرخ کلیک
CTR مخفف کلمه Rate Through Click میباشد به معنی اینکه شما با سی تی آر میتوانید بفهمید چند درصد از کاربرانی که تبلیغ یا محتوای شما را مشاهده کردند روی آن کلیک داشتند.
CSS
معادل فارسی: زبان CSS
به زبان نشانه گذاری که بیشتر برای مشخص کردن ظاهر و دیزاین سایت به کار میرود برنامه نویسان CSS کمک میکنند که کدهای HTML ظاهر زیبا و دلنشینی پیدا کنند آنها بیشتر تغییرات را روی اندازهها، رنگها، فونتها و شکلها اعمال میکنند.
Customer Permissions
معادل فارسی: مجوزهای مشتری
درخواستهایی است که برندها و کسبوکارها از مشتریان و مخاطبان خود برای دریافت اطلاعات شخصی، دسترسی به دستگاه و دادههای دیگر آنها دارند. این دادهها میتواند شامل موقعیت جغرافیایی مخاطبان، اجازه دسترسی به برخی عناصر تلفن همراه و اجازه برای ارسال ایمیل باشد.
Crawler
معادل فارسی: خزنده
کراولر یا خزنده ها وظیفه کاوش یا همان خزیدن در اینترنت و جمع آوری اطلاعات را دارند. موتورهای جستجوگر مثل گوگل از خزنده ها برای پیدا کردن صفحات جدید اینترنت و تشخیص تغییرات صفحات قدیمی استفاده میکنند، البته با نام بات یا ربات و یا عنکبوت هم شناخته شده هستند.
Clickbait
معادل فارسی: تله کلیک
به لینکی که با هدف ترغیب کاربر ایجاد شده باشد، کلیک بِیت یا تلهکلیک میگویند. این اصطلاح وقتی به کار میرود که محتوای مقصد غیرمرتبط و فاقد ارزش باشد، مثلاً روی دکمه 10 روش درآمد میلیونی کلیک میکنید و در نهایت وارد صفحهای میشوید که یک فرم را میخواهد تکمیل کنید.
Customer Behavior
معادل فارسی: رفتار مشتری
به فعالیتهای یک کاربر مانند دانلود فایلها، تماشای ویدئو یا خریداری محصولات گفته میشود که بهمنظور بهینهسازی مارکتینگ قابل دنبال کردن، اندازهگیری، ارزیابی و آنالیز هستند.
Customer Retention
معادل فارسی: حفظ مشتری
معیاری است که به تعداد مشتریانی اشاره دارد که تعاملات خود با برند را ادامه میدهند. این معیار معمولاً در یک دوره زمانی معین اندازهگیری میشود. بهعنوانمثال، چه تعداد از مشتریان جدید در دو ماه اخیر به تعاملات خود با برند ادامه دادهاند.
———- حروف D ————
Dashboard
معادل فارسی: داشبورد (میزکار)
به زبان ساده داشبورد یا همان میزکار به صفحه اصلی ابزارهای آنلاین اشاره دارد که اغلب اطلاعات و تحلیلهای کلی سیستم را در اختیار شما قرار میدهد.
Directory
معادل فارسی: فهرست راهنما
در دنیای وب به وب سایت های که دیگر سایت ها را بر اساس موضوع لیست میکنند و در سایت خود به نمایش قرار میدهند دایرکتوری میگویند.
Deep Linking
معادل فارسی: پیوند عمیق
در واقع لینکی است یک کاربر اپلیکیشن موبایل را به طور مستقیم به محتوای مورد نظر درون اپلیکیشن هدایت میکند و در صورتی که کاربر اپلیکیشن را نداشته باشد، کاربر را به طور خودکار به صفحه اپ استور اپلیکیشن هدایت میکند تا کاربر بتواند اپلیکیشن را دانلود کند. deep linking برای اپلیکیشن، مانند هایپرلینک در وبسایتها عمل میکند.
DDoS
معادل فارسی: تکذیب سرویس توزیع شده
DDoS مخفف کلمه Distributed Denial of Service است، حمله DDOS زمانی اتفاق میافتد که تعداد بازدیدکنندگان و ترافیک غیرانسانی (ربات گونه و فیک Fake) یک وب سایت آنقدر بالا میرود که سایت از کار میافتد. این حمله با استفاده از ربات های وب انجام میشود.
Display Ads
معادل فارسی: نمایش تبلیغات
تبلیغات موجود در شبکههای نمایشی که میتواند در فرمتهای مختلف مانند تصویر، فلش و ویدئو باشد. معمولترین نوع آنها، تبلیغات بنری است که در سراسر وبسایتها، وبلاگها، شبکههای اجتماعی و درون اپلیکیشن دیده میشود.
Disavow
معادل فارسی: رد کردن
بین لینک های که به وبسایت شما شده ممکن است لینک های اسپم و هرز هم وجود داشته باشد که میتوان آن را در گوگل Disavow کرد تا در اعتبار سایت تاثیری نداشته باشد.
Digital Marketing
معادل فارسی: بازاریابی دیجیتال
به روشی از بازاریابی محصول یا خدمات میگویند که با بهره گیری از دیجیتال و فناوری های روز در اینترنت و استفاده از کانال های دیجیتال مثل: وب سایت ها، موتورهای جستجو، رسانه های اجتماعی، ایمیل، اپلیکیشن های موبایل و… به بازار هدف دست پیدا کنید.
Domain Name
معادل فارسی: نام دامنه
نام دامنه یا Domain Name به آدرس دامنه یک وب سایت میگویند برای مثال: وب سایت آکادمی انار نام دامنه TAnar.ir میباشد. نام دامنه برای ارتباط بهتر مخاطبان به جای آدرس IP سایت که شامل اعداد بود، مورد استفاده قرار میگیرد.
Display Network
معادل فارسی: شبکه نمایش
شبکهای از وبسایتها و اپلیکیشنهاست که تبلیغات نمایشی را در صفحات وبسایت خود نشان میدهند. کسبوکارها میتوانند در این شبکهها مصرفکنندگان خود را بر اساس موضوعات و کلمات کلیدی مورد جستجو، قرارگیری در صفحات خاص و هدفگیری مجدد (Remarketing)، مورد هدف قرار دهند.
Direct Traffic
معادل فارسی: ترافیک مستقیم
به بازدیدکنندگان وب سایت که به صورت مستقیم URL سایت را در مرورگر وارد کرده باشند، ترافیک مستقیم یا Direct Traffic میگویند.
DNS
معادل فارسی: سرویس نام دامنه
دی ان اس مخفف واژه Domain Name Service به معنی سرویس نام دامنه است که وظیفه آن تبدیل نام دامنه به آدرس IP است. در حقیقت هر بار که وب سایتی را باز میکنید به کمک DNS یک آی پی مشخص توسط مرورگر شما دنبال شده و سایت مدنظر دانلود میشود.
Duplicate Content
معادل فارسی: محتوای تکراری
به صفحاتی که محتوای یکسان داشته باشند گفته میشود برای مثال زمانی که محتوای یک صفحه مشابه صفحه دیگری در وب سایت ما باشد در واقع ما صفحات تکراری داریم. باید توجه داشته باشید که وجود صفحات تکراری در سایت موجب نمره منفی در سئو وب سایت شما میگردد بنابراین باید هر صفحه در سایت شما دارای محتوای منحصر به فرد باشد. چنانچه محتوای تکراری منتشر کردید به کمک تگ Canonical آن را به اطلاع موتورهای جستجو برسانید یا اینکه کلا صفحه مشابه را No index کنید که توسط موتورهای جستجو ایندکس نشود.
DoFollow Link
معادل فارسی: لینک دوفالو
لینک های دوفالو به لینک های گفته میشود که از سایت مبدا به سایت مقصد اعتبار داده میشود و از نظر گوگل لینک های دوفالو در افزایش رتبه سایت مقصد تاثیرگذار است.
Domain
معادل فارسی: دامنه
آدرس اینترنتی وب سایت شما که شامل یک نام و یک پسوند مثل com – net – ir یا… میباشد را دامنه یا همان دامین مینامند.
Downsell
معادل فارسی: فروش پایین
یکی از استراتژی های رایج در فروش است به این صورت که اگر مشتری یکی از پیشنهادات شما را (معمولاً بدلیل قیمت بالا) رد کرد، در عوض پیشنهاد محصول یا خدمت دیگری (مشابه) به او میدهید که قیمت پایین تری داشته باشد. برای مثال اگر یک بسته شکلات را به قیمت 20 هزارتومان پیشنهاد دادید و مشتری شما آن را رد کرد، میتوانید پیشنهاد بسته کوچکتری با قیمت 12 هزارتومان به او بدهید.
———- حروف E ————
معادل فارسی: ایمیل (پست الکترونیکی)
ماهیت ایمیل که با اسامی مختلفی از جمله رایانامه و پست الکترونیک هم شناخته میشود یک پیام است که روی سیستمهای کامپیوتری ذخیره شده و توسط ابزارهای الکترونیکی منتقل میشود. در دنیای اینترنت داشتن یک ایمیل تقریبا یک الزام است چرا که مانند یک حساب اطلاع رسانی برای شماست.
Email Marketing
معادل فارسی: بازاریابی ایمیلی (ایمیل مارکتینگ)
استفاده از ایمیل با هدف بازاریابی یک کسب و کار را ایمیل مارکتینگ میگویند. به زبان ساده تر امروزه کسب و کارهای اینترنتی به کمک ابزارهای ارسال ایمیل انبوه سیستم های بازاریابی خود را پیاده سازی میکنند، حتما شماهم از سایت های ایمیل دریافت میکنید.
Email Automation
معادل فارسی: اتوماسیون ایمیل
همانطور که از نام آن پیداست به سیستم خودکار ارسال ایمیل که یک فرآیند بازاریابی ایمیلی را بر دوش میکشد، اتوماسیون ایمیلی میگویند. در این اتوماسیون طبق برنامه از پیش تعیین شده برای مخاطبان ایمیل ارسال میگردد برای مثال اگر کاربر در سایت ثبت نام کند، بلافاصله ایمیل خوش آمدگویی دریافت میکند و 24 ساعت بعد ممکن یک پیشنهاد جذاب برای او ارسال شود و در صورت لزوم 48 ساعت پیشنهاد دیگری اتوماتیک برای او ارسال شود.
Email Client
معادل فارسی: سیستم ایمیل برای کاربران (ایمیل مشتری)
نرم افزار ایمیل یا ایمیل کلاینت به ابزارهای آنلاین ارسال و دریافت ایمیل است، کاربران اینترنت به سادگی میتوانند یک ایمیل شخصی در این سایت ها ایجاد کنند و ارسال و دریافت ایمیل داشته باشند. مانند: سرویس جیمیل Gmail ، یاهو Yahoo و…
Email Traffic
معادل فارسی: ترافیک ایمیل
به ترافیک جذب شده از طریق ایمیل های ارسالی کسب و کار شما ترافیک ایمیل میگویند. در واقع بازدیدکنندگانی که از طریق ایمیل به سایت شما مراجعه میکنند را ترافیک ایمیل میدانیم.
EBook
معادل فارسی: نسخه دیجیتال از کتاب
ایبوک یا نسخه های دیجیتال از کتاب در فرمت هایی نظیر PDF منتشر میشود. در بازاریابی دیجیتال معمولا این کتاب ها برای جذب یا تولید lead استفاده میشود محتوای Ebook ها طولانی تر از پست های معمولی در وبلاگ است و نگاهی دقیق تر و جزئی تر به مسائل دارد.
Email List
معادل فارسی: ایمیل لیست
لیستی از ایمیل مشتریان بالقوه و بالفعل شما که در خبرنامه ایمیلی سایت جمع آوری کرده اید و برای آنها ایمیل ارسال میکنید.
Evergreen Content
معادل فارسی: محتوای همیشه سبز
محتوای همیشه سبز یا Evergreen Content به محتوای گفته میشود که تاریخ انقضا نداشته باشد، در واقع محتوایی هستند که محدود به زمان نبوده و مطالعه آن همواره ارزشمند است و برخلاف آن محتوایی قرار میگیرد که بر اساس اخبار روز و ترندها شکل گرفته باشد و خیلی زود تاثیرش از بین میرود.
Engagement
معادل فارسی: تعامل (درگیری مخاطب)
کلمه انگیجمنت یا Engagement را میتوان به (درگیری) یا (تعامل) ترجمه کرد. در اینجا درگیری به معنای درگیر کردن مخاطب با موضوع است و ایجاد یک واکنش در اوست. برای درک بهتر میتوان انگیجمنت را به تعداد لایک، کامنت، کلیک، بازنشر Share سنجید.
Embed
معادل فارسی: جاسازی
اِمبد یا Embed در لغت به معنی جاسازی کردن است که در دنیای بازاریابی دیجیتال به معنای محتوای است که از سایت دیگیری برداشته و در صفحات خود قرار دهید. مثل قرار دادن کد نمایش ویدیو از آپارات یا یوتیوب و…
Engagement Rate
معادل فارسی: نرخ تعامل یا درگیری
نرخ درگیری یا نرخ تعامل شاخصی کلیدی برای سنجش میزان تاثیرگذاری یک محتوا در فضای وب است. البته بیشتر این کلمه را در شبکه های اجتماعی مثل: اینستاگرام میشنوید که به شدت نرخ تعامل با مخاطب اهمیت دارد.
External Link
معادل فارسی: لینک خارجی
اکسترنال لینک یا لینک خارجی به لینک های در سایت گفته میشود که کاربر را به یک سایت دیگر منتقل کند. در واقع کاربر با کلیک روی لینک به یک سایت دیگر منتقل شود.
———- حروف F ————
Feed
معادل فارسی: فید (خوراک)
فید یا خوارک به اطلاعاتی گفته میشود که برای اهداف مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد برای مثال میتوانید اخبار و مقالات یک وب سایت را RSS Feed بصورت اتوماتیک دریافت کنید یا در سایت خود نمایش دهید.
FAQ
معادل فارسی: سوالات متداول
کلمه FAQ مخفف عبارت Frequently Asked Questions به معنی سوالات متداول است که بیشتر در وب سایت به کار میرود خصوصا در صفحه معرفی محصولات یا خدمات شما که میتواند به پاسخ سوالات متداول مخاطبان شما بپردازد.
Fill Rate
معادل فارسی: نرخ تکمیل
به نسبت تعداد نمایش های موفق تبلیغ به تعداد کل درخواست های ارسالی از یک رسانه به شبکه تبلیغاتی میگویند اگر به زبان ساده تر بخواهید مثلاً اگر اپلیکیشنی در یک ساعت هزار درخواست نمایش تبلیغ را به شبکه تبلیغاتی ارسال کند اما شبکه تبلیغاتی فقط بتواند 500 تبلیغ را برای نمایش به اپلیکیشن بفرستد، درصد وجود تبلیغ 50 درصد خواهد بود.
Friction
معادل فارسی: اصطکاک
فریکشِن به هر چیزی که در سایت باعث گیج کردن یا منحرف کردن کاربران شود را فریکشِن میگویند. به زبان ساده تر باعث میشود کاربر سایت را فوراً ترک کنید این موارد میتواند شامل: ناهماهنگی، متن های طولانی و خسته کننده، صفحات فرود گیج کننده با دکمه های زیاد و… از نمونه های Friction میباشد.
Frequency
معادل فارسی: فرکانس
به تعداد دفعات انجام یک کار در مدت زمانی مشخص را فرکانس میگویند. در تبلیغات دیجیتال معمولا به تعداد نمایش یک تبلیغ به کاربر در یک بازه زمانی مشخص است. مثل تعداد ایمیل ها و پیامک های ارسالی شما در یک ماه را با فرکانس نمایش میدهند.
Funnel
معادل فارسی: قیف
مسیری که کاربر برای تبدیل شدن به مشتری و وفاداری به برند را طی میکند، قیف میگویند. چرا به قیف شبیه است؟ زیرا کاربران زیادی جذب میشوند اما در مراحل مختلف ریزش دارند و در مرحله آخر که خرید است تعداد محدودی به جا میماند.
Frequency Capping
معادل فارسی: محدودیت در فرکانس
اعمال یک محدودیت برای فرکانس نمایش تبلیغات به یک کاربر در طول مدت زمان معین را میگویند. به زبان ساده یعنی شما تنظیم کنید که یک تبلیغ بیش از دوباره به کاربر نمایش داده نشود.
Featured Snippet
معادل فارسی: قطعه ویژه
به بخش خلاصه شده محتوای یک وب سایت که گوگل آن را در صفحه نتایج جستجو (SERPS) نمایش می دهد تا سوال کاربر بدون نیاز به ورود به وب سایتی برطرف شود را فیچرد اسنیپت میگویند.
Forum
معادل فارسی: انجمن
فروم ها همان انجمن های آنلاینی هستند که برای بحث و تبادل نظر بوجود میآیند.
FTP
معادل فارسی: پروتکل انتقال فایل
پروتکل انتقال فایل یا FTP که مخفف عبارت File Transfer Protocol است برای انتقال فایل ها بین چند کامپیوتر در یک شبکه استفاده میشود.
———- حروف G ————
معادل فارسی: گوگل
شرکت آمریکایی فعال در حوزه فناوری اطلاعات که به خوبی نام گوگل برای شما آشنا هست و البته بیشتر به موتور جستجوگر آن شناخته میشود اما کمپانی گوگل شامل خدمات رایانش ابری و تبلیغات، نرم افزار و سخت افزار هم میباشد و صاحب Gmail ، اندروید، گوگل ادز و یوتیوب نیز هست.
Google My Business
معادل فارسی: گوگل بیزینس
گوگل بیزینس نام ابزاری از گوگل است که به کسب و کار شما اجازه میدهد اطلاعات خود را در آن ثبت کنید تا در نتایج جستجو و نقشه گوگل نمایش دهد، اطلاعاتی مثل: نام کسب و کار، شماره تماس، ساعات کاری و… که متاسفانه در حال حاضر برای ما در ایران تحریم است و به جای باید نقشه خود را در گوگل مپ ثبت کنید.
Google Analytics
معادل فارسی: گوگل آنالیتیکس
گوگل آنالیتیکس نام ابزار کاربردی و رایگان از کمپانی گوگل است که به شما اجازه تجزیه و تحلیل ترافیک وب سایت یا اپلیکیشن را میدهد. در واقع با ابزار گوگل آنالیتیکس شما میتوانید تعداد بازدید از صفحات مختلف و رفتار کاربران را بررسی کنید، تعداد بازدید، نرخ تبدیل، نرخ پرش و… از دیگر اطلاعاتی هست که توسط این ابزار بدست میآورید.
Google Ads
معادل فارسی: گوگل ادز (تبلیغات گوگل)
گوگل ادز (Google Ads) که قبلاً نام آن گوگل ادوردز (Google AdWords) بوده و با این نام هم شناخته می شود در واقع سیستم تبلیغاتی شرکت گوگل است و به نوعی یک شبکه پرداخت به ازای کلیک یا (PPC) می باشد که از طریق آن می توانید تبلیغ سایت خود را در میان نتایج موتور جستجوی گوگل و همچنین دیگر سایت های پارتنر گوگل نمایش دهید.
گوگل ادز به دو سرویس تقسیم میشود. 1- Search Network که شما را در نتایج جستجوی گوگل نمایش میدهد. 2- Display Network که تبلیغ ویدئویی یا تصویری شما را در سایت های اینترنتی مثل یوتیوب نمایش می دهد، امکان نمایش تبلیغات در اپلیکیشن ها هم وجود دارد اما بدلیل تحریم ها این سرویس برای ما در ایران خیلی کارایی ندارد.
Google Algorithm
معادل فارسی: الگوریتم های گوگل
همانطور که با الگوریتم آشنا شدیم، الگوریتم های گوگل هم همان مجموعه قوانینی هستند که گوگل برای شناسایی بهتر وب سایت ها به کار میگیرد تا بهترین نتایج را در موتور جستجو خود به کاربر نمایش دهد. الگوریتم های گوگل اهمیت زیادی برای سئوکارها و طراحان سایت دارد چرا که برای نتیجه بهتر در این موتورجستجوگر باید با قوانین گوگل آشنا باشند و این الگوریتم ها گاهی میتوانند به شدت سختگیر در برابر وب سایت های باشد که از تکنیک های سئو کلاه سیاه بهره میبرند.
Google HummingBird
معادل فارسی: الگوریتم مرغ مگس خوار گوگل
الگوریتم مرغ مگس خوار گوگل معرفی شد تا تمرکز را از روی کلمات کلیدی بردارد و مفهوم و واژه های هم معنی کلمات کلیدی را هم در نظر بگیرید.
Google Panda
معادل فارسی: الگوریتم پاندا گوگل
الگوریتم گوگل پاندا معرفی شد تا از نتایج بی کیفیت و محتوای ضعیف در نتایج جستجو جلوگیری کند، برای مثال صفحاتی که محتوای کوتاه و مختصر دارد، یا کلمات کلیدی بیش از حد در آن تکرار شده باشد توسط الگوریتم پاندای گوگل شناسایی و حذف میشوند.
Google Penguin
معادل فارسی: الگوریتم پنگوئن گوگل
الگوریتم پنگوئن گوگل معرفی شد تا به جنگ لینک های اسپم و هرز سئوکاران کلاه سیاه برود، این الگوریتم تلاش میکند فعالیت های اسپم و لینک سازی های ضعیف که برای گمراهی گوگل استفاده میشوند را تشخیص دهد و در نهایت موجب کاهش رتبه وب سایت متخلف میگردد.
Google Dance
معادل فارسی: الگوریتم رقص گوگل
شاید به عنوان یک سئو کار دیده باشید که نتایج جستجو یک کلمه کلیدی مدام در حال جابجایی و تغییر است این کار وظیفه الگوریتم رقص گوگل است که با هدف پیدا کردن بهترین پیشنهاد نتایج را جابجا میکند تا بهترین نتیجه را تشخیص دهد.
Google Pigeon
معادل فارسی: الگوریتم کبوتر گوگل
کبوترها کمتر به مناطق ناشناخته سفر میکنند الگوریتم کبوتر گوگل هم با هدف نمایش نتایج محلی مرتبط به کاربر شروع به کار کرد، وظیفه این الگوریتم کمک به کسب و کارهای محلی است که با توجه به کلمه کلیدی جستجو شده توسط کاربر بهترین گزینه از نظر موقعیت و محدوده جغرافیایی را به اون پیشنهاد میدهد.
Google Sandbox
معادل فارسی: الگوریتم سندباکس گوگل
روزانه سایتهای زیادی تاسیس میشوند ولی بسیاری از آنها فعالیت خود را به صورت بلند مدت ادامه نمیدهند. در نتیجه گوگل در ماههای ابتدایی، سایت شما در سندباکس (زمین بازی کودکان) قرار میدهد تا از ادامهی فعالیت و کیفیت محتوای شما مطمئن شود.
GEO-TARGETING
معادل فارسی: هدفگذاری براساس موقعیت جغرافیایی
در این روش تبلیغاتی کسب و کارها میتوانند بر اساس موقعیت مکانی مورد نظر خود تبلیغات داشته باشند برای مثال، یک رستوران با این روش میتواند افراد نزدیک به خود را پیدا کند.
Google Maps
معادل فارسی: گوگل مپ (نقشه گوگل)
گوگل مپ نام سرویس گوگل برای مکان یابی و مسیربابی میباشد. ثبت کسب و کار در نقشه گوگل تاثیر مثبت در سئو خواهد داشت.
Google BOT
معادل فارسی: ربات گوگل
گوگل بات یا ربات گوگل که به خزنده های گوگل هم شناخته میشود وظیفه بررسی سایت ها و ذخیره اطلاعات را دارد که به اصطلاح میگویند ایندکس کردن صفحات سایت ها.
Google Penalty
معادل فارسی: پنالتی گوگل
به وب سایت های که قوانین گوگل را زیر پا میگذارند و در واقع سعی در گمراهی گوگل داشته باشند دچار پنالتی یا جریمه گوگل میشوند. در ابتدا جریمه گوگل میتواند شامل یک صفحه باشد اما در مواردی میتواند بطور کل یک سایت را از جستجوهای گوگل حذف کند.
Google Trends
معادل فارسی: گوگل ترندز
ابزار کاربردی دیگری که توسط گوگل معرفی شده گوگل ترندز نام دارد که به شما امکان این را میدهد میزان محبوبیت کلمات را در گوگل بسنجید یا بطور تخمینی بدست آورید. همچنین میتوانید چند کوئری را با یکدیگر مقایسه کنید.
Google Search Console
معادل فارسی: گوگل سرچ کنسول
ابزار کاربردی دیگر گوگل با نام سرچ کنسول که در گذشته با نام گوگل وبمستر تولز Google Webmaster Tools نیز شناخته میشد و در حال حاضر با نام سرچ کنسول شناخته میشود به شما در آمارهای وب سایت کمک میکند. میتوانید تعداد ورودی های خود را از گوگل بررسی کنید، کلمات کلیدی که رتبه گرفتید و احیاناً مشکلات وب سایت و اشکالات سایت را شناسایی کنید و صفحات جدید خود را زودتر به گوگل معرفی کنید و ایندکس شدن سایت را تسریع بخشید.
Guest Post
معادل فارسی: پست مهمان
زمانی که یک مقاله ای در سایت دیگری منتشر میکنید در واقع شما به عنوان نویسنده مهمان یک پست مهمان در آنجا قرار دادید که این موضوع میتواند شمارا به مخاطبان آن وب سایت معرفی کند. همچنین گاهی در پست های مهمان شانس قرار دادن لینک سایت خود را هم دارید.
———- حروف H ————
Hangout
معادل فارسی: پاتوق
نام ابزاری از کمپانی گوگل میباشد که امکان تماس ویدئویی و حتی برقراری کنفرانس ویدئویی 10 نفره را در اختیار میگذارد.
Hashtag
معادل فارسی: هشتگ (برچسب)
عبارتی که با نماد (شارپ) # شروع میشود و راهکاری در شبکه های اجتماعی برای برچسبگذاری و دسته بندی محتوا به شمار میآید. مثلاً زمانی که یک پست درباره سفر خود به کیش منتشر میکنید میتوانید از هشتگ #سفرنامه و یا #جزیره_کیش هم استفاده کنید که در این دسته قرار بگیرد.
Header
معادل فارسی: هیدر (سربرگ یا سرتیتر)
هیدر Header در بیشتر اوقات به معنای بالای صفحه وب سایت که معمولاً شامل بخش های لوگو، منو (فهرست) و.. میگردد گفته میشود همچنین بخش Head در کدهای HTML نیز شناخته میشود اگر در نگارش عنوان شود میتوان به معنای سرتیترهای مقاله شما باشد که گهگاهی با اختصار h1 ، h2 و… نامید میشود.
Hyperlink
معادل فارسی: لینک
هایپر لینک Hyperlink یک بخش از محتوا است که به بخش دیگری از سایت ما یا سایت های دیگر ارتباط (لینک) شده باشد. هایپر لینک میتواند یک متن یا کلمه باشد که به صفحه دیگری لینک شده همچنین میتوان یک تصویر یا دکمه باشد.
Header Code
معادل فارسی: کدهای سربرگ
در طراحی سایت به کدهای که در تمام صفحات وب سایت تکرار میشوند را به اصطلاح Header Code مینامند یعنی قطعه کدهایی که در Header سایت قرار میگیرد تا به صورت خودکار در تمام صفحات فراخوانی شود مثل کدهای آمارگیر و یا گوگل آنالیتیکس و…
Hero Image
معادل فارسی: ندارد
تصویر Hero اصولاً به یک تصویر بنری بزرگ یا حتی ویدئویی میگویند که تمام صفحه یا بخش بزرگی از آن را پر میکند و اکثراً اولین طرحی است که کاربر بلافاصله پس از ورود به سایت مشاهده میکند.
HTTP
معادل فارسی: ندارد
واژه HTTP مخفف عبارت Protocol Transfer Hypertext میباشد. پروتکل استاندارد شبکه اینترنت که مرورگرها و سرورها برای برقراری ارتباط استفاده میکنند.
HTML
معادل فارسی: ندارد
واژه HTML مخفف عبارت Hypertext Markup Language است. زبان html یک زبان نشانه گذاری برای طراحی وب سایت به شمار میآید.
HTTPS
معادل فارسی: ندارد
واژه HTTPS مخفف عبارت Hypertext Transfer Protocol Secured که دقیقا مشابه HTTP میباشد با این تفاوت که یک واژه S که مخفف کلمه Secured است به انتهای این واژه افزوده شده که بیانگر یک لایه اضافه امنیتی است که موجب محافظت از اطلاعات میشود امروزه یکی از واجبات هر وب سایتی است که به پروتکل https مجهز شود و از گواهینامه SSL برای این امر بهرمند شود.
———- حروف I ————
internet
معادل فارسی: اینترنت
اینترنت (Internet) یک شبکه جهانی است که شامل میلیونها کامپیوتر متصل به هم از سرتاسر دنیا بوده و اجازه انتقال انبوهی از دادهها و اطلاعات را میان کامپیوترهای موجود میدهد. البته در گذشته واژه Internetwork به کار برده میشد که work آن حذف و واژه internet بوجود آمد.
Internet Marketing
معادل فارسی: بازاریابی اینترنتی
استفاده از اینترنت در جهت بازاریابی خدمات یا محصولات را اینترنت مارکتینگ یا به اختصار IM مینامیم. البته واژه های مثل بازاریابی دیجیتال (دیجیتال مارکتینگ) شناخته شده تر هستند و امروزه توسط متخصصین به کار میرود.
Impressions
معادل فارسی: ایمپرشِن (برداشت، اثر)
ایمپرِشِن یه معنای تعداد نمایش یا تعداد دفعات دیده شدن یک محتوا یا یک تبلیغ توسط مخاطبین را میگویند. در اینستاگرام به تعداد نمایش پست Impressions میگویند. یک کاربر میتواند چندبار از پست شما دیدن کند که به ازای هر بازدید یک ایمپرشن ثبت می شود.
Iframe
معادل فارسی: آی فِرِم
به باکس یا کادری گفته میشود که درون آن یک صفحه اینترنتی دیگر فراخوانی شده است یا زمانی که یک فایل HTML داخل یک فایل HTML دیگر بارگذاری شود.
In-App Ads
معادل فارسی: تبلیغات درون برنامه ای
به تبلیغاتی که درون یک اپلیکیشن موبایل به نمایش درآید تبلیغات درون برنامه ای یا In-App Ads میگویند.
Inbound Link
معادل فارسی: لینک ورودی
لینک اینباند همان بک لینک Backlink است که به معنی لینکی که از طرف سایت دیگری به وب سایت ما شده باشد و مستقیماً روی رتبه بندی ما نزد موتورهای جستجوگر تاثیرگذار است.
Inbound Marketing
معادل فارسی: بازاریابی درونگرا
بازاریابی درونگرا نوعی بازاریابی غیرمستقیم محسوب میشود. تمرکز این روش بر افزایش مشتریان از راه هایی غیر از تبلیغات تهاجمی است. در این روش از طریق قیف بازاریابی با مشتریان ارتباط برقرار میکنند و به جای فروش مستقیم از طریق جلب اعتماد مخاطب در طول یک مسیر او را به مشتری تبدیل میکنند. بازاریابی درونگرا به بازاریابی ربایشی، جاذبهای و کششی هم شناخته شده است.
Infographic
معادل فارسی: اینفوگرافیک
یادگیری از طریق متن در کنار تصاویر و آیکون ها سرعت بیشتری دارد، اینفوگرافیک برای نمایش ساده و تصویری مفاهیم پیچیده استفاده میشود که دارای محبوبیت ویژه ای است.
Incentive Traffic
معادل فارسی: ترافیک تشویقی
به ترافیکی که بر اثر تشویق کاربران جذب شده باشد ترافیک تشویقی یا انگیزشی Incentive Traffic میگویند. این ترافیک ممکن با جوایز، امتیازات یا تخفیف ها جذب شده باشد و این ترافیک میتونه هدف به غیر از خرید هم داشته باشد مثل تماشای یک ویدئو، تکمیل نظرسنجی و…
Influencer
معادل فارسی: تاثیرگذار
اینفلوئنسر به معنای فرد تاثیر گذار است یعنی شخصی که روی تصمیم گیری افرادی اثرگذار باشد.
Internal Link
معادل فارسی: لینک داخلی (پیوند داخلی)
لینک داخلی یا Internal Link به لینک های میگویند که درون یک وب سایت بین صفحات داخلی آن رخ میدهد.
———- حروف J ————
Java
معادل فارسی: زبان برنامه نویسی جاوا
زبان برنامه نویسی برای طراحی نرم افزار است که بیشتر برای طراحی اپلیکیشن های اندرویدی به کار گرفته میشود و با زبان Javascript متفاوت است.
JavaScript
معادل فارسی: زبان برنامه نویسی جاوا اسکریپت
JavaScript که به اختصار JS نیز نامیده میشود. جاوا اسکریپت زبانی سطح بالا، داینامیک، شیگرا و تفسیری است که از شیوههای مختلف برنامه نویسی پشتیبانی میکند. از این زبان میتوان برای برنامه نویسی سمت سرور (Server Side)، اپلیکیشنهای موبایل، بازی و اپلیکیشنهای دسکتاپ استفاده کرد.
jQuery
معادل فارسی: جِی کوئری
یکی از فریمورکهای JavaScript است که امکان استفاده از قابلیت های از پیش آماده شده را فراهم میکند در واقع JQuery کتابخانه جاوا اسکریپت است.
———- حروف K ————
Keyword
معادل فارسی: کیورد (کلمه کلیدی)
کلمه کلیدی در سئو به معنای مفهوم یا موضوع اصلی محتوای شماست. کلمات کلیدی توسط کاربران جستجو میشوند و میتوانند آنها را به سایت شما برسانند. همچنین اگر کلمه کلیدی شما طولانی شود میتوان آن را عبارت کلیدی نامید.
Keyword Research
معادل فارسی: تحقیقات کلمات کلیدی
تحقیقات کلمات کلیدی به معنای پیدا کردن Keyword (کلمات کلیدی) جستجو شده در گوگل به همراه تعداد جستجوی هریک از آن هاست. در واقع کلمات کلیدی ارزش بسیاری برای هر سایت دارند و اگر شما کلمات کلیدی مهم و پر جستجو مرتبط با خود را شناسایی کنید استراتژی های بهتری را تعیین میکنید.
Keyword Density
معادل فارسی: چگالی کلمات کلیدی
چگالی یا تراکم کلمات کلیدی به معنای درصد استفاده از یک کلمه کلیدی به نسبت تعداد کل کلمات محتوای یک صفحه است. در واقع برای اینکه موتورهای جستجو مثل گوگل متوجه موضوع صفحه شما شوند لازم است که تراکم کلمه کلیدی اصلی شما در متن بین 1 تا 3% باشد اما در جدیدترین اپدیت ها گوگل معتقد است که این فاکتور کم رنگ تر از گذشته شده است.
Keyword Stuffing
معادل فارسی: بمباران کلمه کلیدی
کیورد استافینگ یا بمباران کلمه کلیدی به زمانی گفته میشود که بیش از اندازه کلمه کلیدی را در محتوا با هدف فریب موتورهای جستجو به کار ببرید که از دید گوگل یک تکنیک کلاه سیاه به حساب میآید.
Key Phrase
معادل فارسی: عبارت کلیدی
یک عبارت که شامل چند کلمه میتواند باشد در زمینه کاری شماست که ممکن است توسط کاربران جستجو شود، در سئو عبارات کلیدی قابل دسترس تر هستند و ممکن حتی سرچ کمتری داشته باشند اما هدفمند تر خواهند بود.
KPI
معادل فارسی: شاخص کلیدی عملکرد
شاخص کلیدی عملکرد که مخفف عبارت Key Performance Indeicator است یک معیار قابل اندازه گیری برای بررسی عملکرد یک کمپین است. بازاریابان دیجیتال با توجه به شاخص ها و معیارهای میزان ترافیک، تعداد فالوور، نرخ کلیک، نرخ همگرایی و… فرآیند مارکتینگ خود را تحلیل میکنند.
———- حروف L ————
Lead Magnet
معادل فارسی: آهنربای سرنخ
هیچ مخاطبی بدون خلق ارزش توسط شما، اطلاعاتش را در اختیارتان قرار نمیدهد، بنابراین به ارزشی که به عنوان انگیزه در اختیار کاربر قرار میدهید و در ازای آن اطلاعات تماس او را دریافت میکنید آهنربای سرنخ یا Lead Magnet میگویند. مانند: یک کد تخفیف، مشاوره رایگان، آموزش رایگان و…
Lead Nurturing
معادل فارسی: پرورش سرنخ
به فرآیندی که برای خرید مخاطب لید شده انجام میشود Lead Nurturing یا پرورش سرنخ میگویند. روش های مختلفی برای پرورش سرنخ وجود دارد مثل: ارسال ایمیل، برگزاری وبینار، تماس، تولید محتوا و…
Landing Page
معادل فارسی: صفحه فرود
هواپیما روی هر جایی نمیتواند فرود بیاید، به یک باند فرود احتیاج دارد، اولین صفحه ای که کاربر شما آن را مشاهده میکند یا به اصطلاح روی آن فرود آمده را لندینگ پیج یا صفحه فرود مینامیم. صفحه فرود یا Landing Page از قبل برای فرود آن کاربر طراحی و تدارک دیده شده، پس به خوبی نیاز اون کاربر را میشناسد و در تلاش است که هدف خاصی را دنبال کند. (تبدیل مخاطب به خریدار یا شرکت کننده یا اهداف دیگر)
Lead
معادل فارسی: رهبری (سرنخ فروش)
لید در لغت به معنای رهبری است اما در اینجا منظور ما سرنخ فروش است، در بازاریابی دیجیتال به افرادی که به هر روشی با شما ارتباط برقرار میکنند مثلاً اطلاعات خود را در ازای دریافت فایل، تماشای یک ویدیو یا دانلود یک ایبوک و… در اختیار شما قرار میدهند، در واقع سرنخ یا Lead هستند. ساده تر یعنی شما با این سرنخ ها و دنبال کردن روش های بازاریابی شانس فروش به این افراد را دارید.
Link
معادل فارسی: پیوند
لینک یا پیوند مطالب یا صفحات مختلف را به یکدیگر وصل میکند به این صورت که کاربر با کلیک روی آن به صفحه دیگری منتقل میشود. اگر لینک به صفحه ای از همان سایت باشد، لینک داخلی و اگر به صفحه ای از یک سایت دیگر باشد لینک خارجی گفته میشود.
Link Building
معادل فارسی: لینک سازی
لینک سازی به مجموعه فعالیت هایی گفته می شود که برای دریافت لینک از وب سایت های دیگر انجام میشود. مثل: ساخت وبلاگ، توزیع محتوا در شبکه های اجتماعی، بک لینک، رپورتاژ و بسیاری از روش های که وجود دارد.
Long-Tail Keyword
معادل فارسی: کلمات کلیدی دم دراز
به عبارت های که بیش از 4 کلمه یا بیشتر باشد را کلمات کلیدی دم دراز یا Long-Tail Keyword میگوییم. برای مثال خرید لباس مشکی مردانه یا آموزش دانلود فایل از یوتیوب، Long-Tail Keyword محسوب میشود، این نوع عبارات کلیدی معمولاً هدفمند تر هستند و هدف کاربر از جستجوی آن مشخص است.
Link Bait
معادل فارسی: طعمه پیوند
به صفحهای گفته میشود که با محتوای جذاب و کاربردی باعث میشود که کاربران آن را از طریق ایمیل یا شبکه های اجتماعی با دوستان خود به اشتراک بگذارند، یا حتی در وب سایت خود به آن لینک بدهند.
LTV
معادل فارسی: ارزش طول عمر
ارزش طول عمر یا LTV مختصر کلمه Life Time Value، به میزان کل درآمد حاصل از یک کاربر در چرخه کامل استفاده او از محصول LTV گفته میشود. مقایسه LTV با CAC میتواند مشخص کند که یک مشتری به اندازهای که برای جذب او خرج شده درآمدزا بوده یا خیر و بهاینترتیب میزان بهینگی کمپینهای تبلیغاتی و تعاملهای مشتری مشخص میشود.
LSI
معادل فارسی: کلمات کلیدی دم دراز
کلمه ها و عبارت هایی که ارتباط معنایی با کلمه کلیدی اصلی شما دارند. برای مثال گوگل از این کلمات نزدیک استفاده می کند تا هدف جستجوی شما را درک کند. عبارت هایی که هنگام جستجوی شما توسط گوگل پیشنهاد داده میشوند همکی LSI هستند.
این لغت نامه یا اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ تقدیم شما همراهان زومفا به صورت کاملاً رایگان…
برای مشاهده آموزش های بیشتر به لینک کسب و کار مراجعه کنید.
More Stories
چگونه کانال تلگرام خود را رشد دهیم؟
26 قلاب و عنوان جذاب برای تولید محتوا اینستاگرام
لغت نامه اینستاگرام